تاریخ سینما همواره شاهد همکاری موفق و ادامهدار بین فیلمسازان و بازیگران مطرح بوده است.
دیوید لینچ و لورا درن - 3 فیلم
فرانسوا پینو، مالک عمده سهام گروه کالاهای لوکس PPR که دارای برندهایی چون گوچی، ایو سنت لورن و پوما میباشد، با ثروت 6/7 میلیارد دلار شصتمین میلیاردر دنیا میباشد


آیا از محل کارتان خسته شده اید؟ دوست دارید رضایت کاریتان بیشتر شود و احساس کنید واقعاً کاری انجام میدهید؟ دوست دارید مثمر ثمرتر باشید و آخر روز که به خانه میآیید از فعالیتهای آن روزتان احساس رضایت کنید؟ مطمئن باشید که میتوانید. فقط کافی است که بخواهید و برای تغییر و نو کردن عاداتتان متعهد شوید. این نکات را رعایت کنید و خواهید دید که چقدر وضعیت کارتان تغییر میکند. و این پیشرفت به سایر قسمتهای زندگیتان هم رسوخ خواهد کرد.
یکی از ارکان اساسی زندگی و شخصیت سالم، شاد بودن و شاد زیستن است که برخلاف آنچه نوشتهاند و گفتهاند نه رمز دارد و نه راز. شادی چیزی است که بسان آب و هوا در اطراف و اکناف ما وجود دارد و قابل رویت و دستیابی است(همانگونه که غم و اندوه).بایستی انتخاب کرد و این انتخاب حقی همگانی و انسانی است. شک نکنیم و شادی را برگزینیم. کدام انسانی است که طالب شادی نباشد؟ در این نوشتار به بحث شادی میپردازیم.بدون شک همه آنچه داریم یا میخواهیم داشته و یا نداشته باشیم در بستر همیشه روان و در حال حرکت زمان و مکان و اجتماعی شکل میگیرد و پرواضح است که وقتی شرایط لازم مهیا نباشد صحبت از تحقق خواستهها تا حد زیادی اغراق است؛ (اما فقط تا حدی زیادی و نه به طور کامل).
چه مقدار یا چه شدتی از شکست لازم است؟مایکل لبوتیز، استاد دانشگاه کلمبیا، میگوید: بدون وجود آزمون و خطا بچه ها بسیار آسیبپذیر خواهند شد؛ ولی در عین حال شکستهای بسیار شدید و بیرحمانه نیز آسیب روحی شدیدی به آنها میزند. پس کار والدین این است که کودکان را در معرض شکستهای متعادل قرار دهند.
مایکل آنجر، مسؤول پروژه بین المللی «بهبودی بعد از شکست» در دانشگاه دالاس میگوید: همیشه مراحل حساسی وجود دارند که ما باید خود را در آن بالا بکشیم که چندان هم دور از ذهن نیستند. ما نمی توانیم به یک کودک بگوییم که خودت به تنهایی شنا یاد بگیر؛ اما میتوان رفتهرفته او را وارد مراحل یادگیری شنا کرد. به کودکان اجازه دهید که حس شادی را تجربه کنند؛ همچنین تجربه لحظات استرسزای قابل کنترل و معمول نیز لازم است. همین جاست که ما یاد میگیریم چگونه مشکلات را حل کنیم و در مقابل استرسهای بزرگ بایستیم. کمی تفکر در این زمینه میتواند تغییرات زیادی در ما ایجاد کند. اگر این مطلب برای ما روشن نشود، شکست، کمکی به ما نخواهد کرد.
گاهی شکست بارها تکرار میشود و علی رغم نیت خوب و راهحلهای مطمئن به شکستهای متمادی منجر میگردد. اما بهترین نتیجهگیری از این شکستها این است که به ما شانس دیگری برای شروع مجدد میدهند. افزون بر این، شکست باعث میشود که ما از غار بیرون آمده و وارد دنیای سایر آدمها شویم و برنامهریزی کنیم که چطور شادی کمتری را از دست دهیم.
۹ روش برای رویارویی بهتر با شکست:
۱- تکلیف خود را روشن کنید
استیو برگل میگوید: بیشتر آدمها بعد از شکست از جنبه طنز به آن نگاه میکنند. آنها میدانند که چه زمانی با اتفاقات به طور جدی برخورد کنند. هنگام برخورد با موانع، اغلب ما از شکست میترسیم که همین باعث بدتر شدن وضعیت میشود؛ زیرا چیزی وجود دارد که مانع از بهترین عملکرد ما میگردد؛ پس نمی توانیم بگوییم که شکست خوردیم!
«من میمیرم اگر تو المپیک برنده نشوم.» این مردن به خاطر دادگاهی است که قرار است تشکیل شود؟ یا از روی خجالت و شرمندگی است؟ این جا منظور از مردن، مردن واقعی نیست، بلکه فشاری است که در اثر استرس ایجاد میشود. ما احساس میکنیم با این حس به دنیا آمدهایم، ولی اگر طرز فکر خود را تغییر دهیم و موضوع را برای خودمان روشن کنیم، میبینیم اینطور نیست. این حس فقط در لحظه شکست ایجاد میشود و با گذشت زمان تبدیل به یک داستان سرگرمکننده میگردد.
۲- به یک گروه ملحق شوید
«میسری» شرکتش را بسیار دوست دارد. فقط نگاهی کوتاه به تعداد افراد رو به رشد سایتش این را نشان میدهد. حداقل حدود پانزده میلیون نفر عضو گروه فیس بوک هستند. وقتی مونتزیال سیلون هنری، موسس گروه فیس بوک، برای اولین بار شرکتش را افتتاح کرد، گروهش را گروه بازگشت به زندگی نامید. بعد از ایجاد مشکل در قسمت نرم افزاری، در کار شرکت اختلال به وجود آمد و تازه دردها و سرزنشها شروع شد. هنری میگوید: دنبال کسی میگشتیم که او را سرزنش کنیم. اشتباه از طرف چه کسی میتوانست باشد؟ کارکنان حس میکردند خانهشان را از دست دادهاند. سپس اتفاق جدیدی افتاد. آنها خواستند خود را از این مخمصه نجات دهند، بنابراین تصمیم گرفتند روی این موضوع تمرکز کنند و شروع کردند به کم کردن خرجهای اضافی شرکت و طرح یک استراتژی برای شرایط سخت، که بهتر است این طرح را «شکست خوشبینانه» بنامیم.
۳- احساس گناه کنید، ولی خجالت نکشید
ریچارد رابینز، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا در دویس میگوید: فرق بین گناه و خجالت، دلیل اصلی شکست است. گناه میگوید این چیزی است که من انجام دادهام. ولی حس خجالت میگوید شکست اتفاق افتاد، چون من اینطوری هستم. در این صورت شما انتظار شکست را دارید و تلاشی برای رد آن نمیکنید. اما چرخه یادگیری نیز شکسته میشود و کمکی به شما نمیکند. به جای این تفکر که شکست به خاطر من است، فکر کنیم من آدم خوبی هستم که کار اشتباهی انجام داده ام و از آن میتوانم یاد بگیرم. اگر فرضیه شما در مورد شکست این باشد که آن اشتباه من بود، این امکان وجود دارد که آن شکست را بررسی کنید و ببینید چه چیزهایی از طرف شما درست نبود که این اتفاق منفی افتاد. از طرف دیگر، اگر فکر کنید که هرگز ربطی به من نداشت، باز شما را آشفته میکند؛ زیرا باید بدانید که خودتان چکار میتوانید بکنید و چه میآموزید.
۴- خوش بین باشید
کارن ری ویچ، روانشناس دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: هفت مهارت لازم برای بهبودی بعد از شکست وجود دارد که عبارتند از: هوشیاری نسبت به احساسات، کنترل روی خود، چندبعدی فکر کردن، انتقال افکار، اعتقاد به خود برای حل مشکلات، خطرپذیر بودن و خوشبینی که از همه مهمتر خوشبینی است. هملت میگوید: هیچ چیز بد و خوبی وجود ندارد، این افکار ماست که به آن برچسب بد و خوب میزند؛ مثلاً توجه مثبت و امیدوارانه به جهان و ایجاد موفقیتهایی که شکست کمترین ضربه را وارد کند. مارتین سلیگمن بر این باور است که کلید بهبودی بعد از شکست، انعطافپذیری و افزایش میزان انتخابات در زمینههای مختلف میباشد. باید تصور کنید که ذهن شما مثل یک دادگاه است و تفکرات منفی هم مورد بازخواست قرار میگیرند. شما میتوانید این تفکرات را رد کنید و باید هم رد کنید.
۵- نپرسید که دنیا چکار میتواند برایتان انجام دهد
این شما هستید که آزادید هر کاری که دوست دارید برای معنادار کردن زندگیتان بکنید. اگر مجبور نیستید که پول در آورید، پس فکر کنید که چطور میتوانید به دیگران سرویس بدهید؟
مدیر فروش شرکت رادیویی ارگان، به طرز ناباورانهای از شرکت اخراج شد، ولی با جستجو برای کار جدید به این نتیجه رسید که اخراجش یک هدیه بود. او همیشه در این فکر بود که چطور میتواند سرویس خوبی بدهد، تا اینکه کار خوب و جدیدی پیدا کرد. او چند ماه بعد به عنوان داوطلب در یک پرورشگاه به نام مرکز بینالمللی رویا مشغول کار شد. سفر کردن، ساده زیستن و انجام کارهای خوب و خالصانه برای کسانیکه به او نیاز داشتند، باعث شد که بهترین ها برایش اتفاق بیفتد.
۶- انتظاراتتان را نسبت به خودتان پایین بیاورید
جاناتان هایدت میگوید: وقتی ما موفق میشویم، ضامن انتظاراتمان از دستمان در میرود؛ اما وقتی شکست میخوریم، این ضامن تحت کنترل ماست و کمتر میتازیم. برای همین است که شکست چیز خوبی است، چون دید مناسبی به ما میدهد که از خودمان به طور واقعبینانه انتظار داشته باشیم. گیلبرت بریم در کتابش از داستانی در مورد آرزوهای پدرش در یک روستا مینویسد. در جوانی پدرش دوست داشت محافظ جنگلی بزرگ شود تا احساس غرور کند؛ اما وقتی بزرگتر شد، هدفش کوچکتر شد، تا جایی که تصمیم گرفت محافظ یک باغ گل شود! (البته با توجه به استانداردهای لازم). یک راه فرار از شکست این است که واقعبینانه بنگریم و هدفمان را در حد خودمان تنظیم کنیم. در اینصورت به جای اینکه در آنچه مهارت نداریم شکست بخوریم، در آنچه مهارت داریم، موفق خواهیم شد.
۷- افسار را در دست بگیرید
جیم پنبیکر، روانشناس دانشگاه تگزاس، روی مهندسان میانسالی که کار خود را از دست دادهاند تحقیق میکند. او میگوید: نوشتن وقایع روزانه کمک زیادی میکند تا با شکست کنار بیاییم. آنهاییکه در مورد احساس و شکستشان مینویسند، شانس بیشتری برای دوباره کار پیدا کردن دارند، چون احساساتشان را بیرون میریزند و روی کاغذ میآورند؛ بنابراین به جای اینکه خود را سرکوب کنند، اصلاح میکنند. نوشتن باعث میشود که تمام افکار معنادار شوند و ما با دید دیگری به شکست نگاه کنیم. همچنین مهارتهایمان را یادآوری میکند. در نتیجه احساس میکنیم بهتر میتوانیم گوش دهیم، خوشبین باشیم و کمتر خصومتجویی کنیم.
۸- خودتان را سرزنش نکنید
کارل دوک میگوید: سرزنش شما را تباه میکند. تحقیق روی کودکانی که در محیطهای ناهنجار بودند، مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند یا والدینی افسرده دارند، نشان میدهد سرزنش باعث افسردگی شدید آنها شده است. سرزنش خود مهمترین عامل ایجاد شکست در ابعاد مختلف زندگی است. هر چقدر بیشتر خود را سرزنش کنید، بیشتر افسرده میشوید و مشکلاتتان بیشتر میشود. این چرخهای نادرست است. کودکانی که متوجه میشوند این زندگی منفی تقصیر آنها نبوده و تحت کنترل آنها نیست، کمتر آسیب میبینند.
۹- عمل کنید
شکست انسی است برای دوباره شروع کردن و تغییر دادن شرایط؛ پس چرا نشستهاید؟
انسان ها شکست نمیخورند بلکه تنها تلاش کردن شان را متوقف می سازند
در گروه های زیر عضو شوید تا مطالب جدید سایت و موضوعاتی که نمیشه در سایت گذاشت برایتان ارسال شود
برای اموزش عضویت بر روی سایت زیر کلیک کنید
www.fartur.rozblog.com
مطمئناً می دانید که اولین تاثیر در مصاحبه شغلی اهمیت زیادی دارد، و احتمالاً هم این نکته را رعایت کرده اید، چون الان یک کار جدید دارید. اما آیا می دانستید در شروع کردن یک کار جدید هم اولین تاثیر اهمیت دارد؟
طی چند ساعت، روز یا حتی هفته اول که کار جدیدی را شروع می کنید، رئیس جدید شما و همکارانتان تفکر خود را نسبت به شما شکل می دهند و همین مسئله مابقی زمانی را که با این کارفرما میگذرانید را تعیین میکند. مثلاً اگر از همان ابتدا بعنوان فردی که از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند شناخته شوید، خیلی سخت می توانید آن برچسبی که بهتان چسبیده است را بکنید و جایگاهتان را تغییر دهید، حتی اگر واقعاً لیاقتش را داشته باشید. برعکس این، اگر در چند هفته اول سخت کار کنید، بعدها رئیس و همکارانتان خیلی راحت تر از سر اشتباهاتتان می گذرند.
در زیر به ۱۰ نکته برای ایجاد تاثیری فوق العاده روی رئیس و همکارانتان اشاره می کنیم :
۱) بین کارها کمی استراحت کنید.
اگر قبل از رفتن به سراغ یک کار جدید کمی به خودتان استراحت دهید، می توانید برنامه های کاری قبل را از ذهنتان پاک کرده و خودتان را برای برنامه های جدید آماده کنید.
انسانها مخلوقات عادت هستند. هر شغلی، مخصوصاً کاری که مدت زمان زیادی در آن بوده باشید، یک نوع عادت و روتین در زندگیتان ایجاد می کند و باعث می شود بدون اینکه خودتان بخواهید، میلی به تغییر نداشته باشید. حیت چند روز استراحت بین کار قدیم و کاری که تازه می خواهید شروع کنید میتواند به شما کمک کند خودتان را برای روتین کاری جدید و محیط کارتان آماده کنید.
۲) تحقیق کنید.
احتمالاً طی دوره مصاحبه ها و مقدمات شروع کار روی کارفرمای جدیدتان خوب تحقیق کرده اید. الان وقتش رسیده که تحقیقاتتان را تمام کنید و درک خودتان را درمورد کارفرمای جدید تکمیل کنید. اگر بین کار قدیم و کار جدیدتان چند روز استراحت بیندازید می توانید از آن زمان برای این منظور استفاده کنید.
برای تحقیق کردن درمورد کارفرمای جدید، هر نوشته ای درمورد این شرکت جدید به شما کمک می کند، از جمله کتاب راهنمای کارمندان. هدف شما دو جنبه دارد: یکی فهمیدن درمورد کاری که شرکتتان انجام می دهد و اینکه شما به چه درد آن می خورید و یکی برای دانستن اینکه چه انتظاری از محیط کارتان داشته باشید. اگر شما یا کسی در شبکه تخصصیتان کسی را در آن شرکت می شناسد، برنامه بریزید و قبل از روز اول قرار ملاقاتی برای ناهار یا یک قهوه با او بگذارید و با این روش از او اطلاعات بگیرید.
۳) حرفه ای لباس بپوشید.
نشان دادن یک ظاهر مرتب، تاثیر مثبتی بر کلاس و عادات کار شما دارد. درنتیجه، وقتی کار جدید را شروع می کنید، باید یک تا دو درجه بالاتر از سطح کارتان لباس بپوشید. وقتی چند روز مهم و حیاتی اول تمام شد، می توانید کمی راحت تر لباس بپوشید بدون اینکه نگران باشید دیگران تصور کنند وضعیت مالیتان خوب نیست.
۴) زود بیایید، دیر بروید.
اگر قرار باشد دیرتر ازهمه وارد شرکت شوید و زودتر از همه خارج شوید، باعث می شود دیگران تصور کنند علاقه ای به بودن در آن محیط ندارید. این میتواند خیلی خطرناک باشد، مخصوصاً در چند هفته اول شروع کارتان.
درعوض، سعی کنید همیشه کمی زودتر از بقیه به محل کارتان برسید و برای ترک آنجا هم عجله نداشته باشید. این کار باعث می شود همه تصور کنند به کارتان علاقه مند هستید و بعدها اگر یک روز دیر سر کار برسید همه فکر می کنند که حتماً مشکل مهمی داشته اید.
۵) همکارانتان را بشناسید.
برای جا افتادن در محل کارتان باید سعی کنید خودتان را وارد شبکه اجتماعی شرکت کنید. چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، بیشترین ساعات روزتان را با همین افراد می گذرانید. علاوه بر این، نظرات این افراد می تواند مستقیماً بر موفقیت شما در کارتان تاثیر داشته باشد و هیمنطور باعث می شود ساعات بهتری در محل کار داشته باشید.
هر کاری که می کنید، فقط سعی کنید خودتان را از همکاران جدیدتان دور نکنید. بااینکه ممکن است دوست داشته باشید با همکاران سابقتان ناهار بخورید اما بااینکار فقط به همکاران جدیدتان نشان می دهید که یکی از آنها نیستید. پس سعی کنید با همکاران جدیدتان در ساعات ناهار و چای ارتباط برقرار کنید.
۶) کمک بخواهید.
یکی دیگر از کارهایی که برای جا افتادن در محل کار جدید لازم است انجام دهید، کمک خواستن است. اما خیلی از افراد تصور می کنند اینکار ناتوانی و ضعف آنها را نشان می دهد. درواقعیت، برعکس این مسئله صادق است. اگر از همکارنتان تقاضای کمک نکنید، فقط خودتان را از آنها دور میکنید و از این گذشته وقت و انرژی زیادی برای اشتباهات غیرقابل اجتناب هدر می دهید.
اما ممکن است دوست نداشته باشید یک سوال را بارها و بارها بپرسید. اگر فکر می کنید به خاطر سپردن یک کار پیچیده برایتان سخت است، یا کلاً حافظه خوبی ندارید، وقتی از همکارانتان کمک می خواهید نت برداری کنید. اگر هر سوال را فقط یکبار بپرسید، رئیس و همکارانتان مطمئن می شوند که باهوش و قابل هستید.
۷) داوطلب شوید.
در چند هفته اول هر کار مطمئناً کارفرمایتان کار سبک تری نسبت به بقیه همکارانتان به شما محول می کند. بااینکه انتظار نمی رود خیلی زود پیشرفت کنید اما رئیستان انتظار دارد وقتی برای انجام کار بیشتر آمادگی پیدا کردید خودتان اعلام کنید.
از آن چند هفته کار سبک استفاده کنید و خیلی خوب روی کارتان تمرکز کنید و هر کاری که به شما محول می شود را با دقت و درستی انجام دهید و سعی کنید در کارتان وارد شوید. و خودتان به ناظر شرکت بگویید که آمادگی بار بیشتر یا یک مسئولیت جدید را دارید. هرچه زودتر بتوانید برای انجام کار سنگین تر آماده شوید، تاثیر بهتری هم روی رئیس و همکارانتان میگذارید. حتی می توانید برای انجام برخی پروژه های خاص داوطلب شوید—اما یادتان باشد فقط زمانی اینکار را بکنید که مطمئنید با وجود وظائف خودتان از عهده آن برمی آیید.
برنامه ریزی کنید.
داشتن یک برنامه باعث می شود خوب کارهایتان را کنترل کنید و در همان چند هفته اول به اهدافتان برسید. برنامه شما باید شامل همه چیزهایی که باید یاد بگیرید بشود، و همچنین چند هدف برای خودتان که به شما انگیزه دهد. اهدافتان و مهارت هایی که باید یاد بگیرید را به ترتیب اهمیت اولویت بندی کنید. یادتان باشدف نکته این است که برای خودتان چالش ایجاد کنید تا برایتان ایجاد انگیزه شود اما نه آنقدر که کلاً از کار کردن دلسرد شوید.
کار قشنگی که می توانید بکنید این است که اهدافتان—و همچنین پیشرفتتان—را به اطلاع رئیستان برسانید. بااینکه ممکن است تصور کنید این کارتان خودنمایی باشد، اما برای رئیستان نشانه جاه طلبی و نظم شماست.
۹) با رئیستان ارتباط برقرار کنید.
همانطور که مطلع کردن رئیس از اهدافتان می تواند به گذاشتن یک تاثیر خوب و مثبت بر روی او، به شما کمک کند، صحبت کردن درمورد سایر جوانب کار کردنتان هم می تواند اعتماد و اطمینان او را نسبت به شما جلب کند. رئیستان به این دلیل شما را استخدام کرده است که به نظرش بهترین فرد برای آن کار می آمدید؛ به عبارت دیگر او روی شما ریسک کرده است و مطمئناً دوست دارد از پیشرفت های شما در اطلاع باشد.
۱۰) دیدگاهی مثبت داشته باشید.
افراد خوشبین همیشه تاثیر بهتری روی دیگران می گذارند. کسانیکه برای کار و مسئولیت ها و مشکلات جدیدشان دیدگاهی مثبت دارند و خوشبین هستند، مطمئناً بیشتر مورد پسند عموم قرار می گیرند. وقتی با افراد جدید یا همکارانتان برخورد می کنید، همیشه لبخند بزنید. از گله و شکایت درمورد چیزی بپرهیزید . طی چند هفته اول از غیبت کردن های همکارانتان درمورد محل کار، خود را دور کنید.
اهمیت تاثیر خوب
اگر از آندسته افراد باشید که زود به زود کارشان را عوض می کنند، ممکن است بپرسید چه اهمیتی دارد که دیگر تاثیر خوبی روی بقیه بگذارید. بااینکه اینکار فقط یک راه حل کوتاه مدت برای شماست اما هنوز هم می تواند روی روند و زندگی شغلی شما تاثیرگذار باشد. یک تاثیر خوب روی رئیس می تواند به شما کمک کند خیلی زود در کارتان پیشرفت کنید و ترفیع بگیرید. علاوه بر این با شروع کردن یک کار جدید می توانید ارتباطات اجتماعی دراز مدتی در زمینه کاری برای خودتان درست کنید.
نکات اضافه برای ساده کردن شروع کار جدید
* قبل از شروع کار جدید وقت بگذارید و کمی درمورد شرکت مورد نظرتان تحقیق کنید. ببینید چه کارهایی میتوانید درمورد کارفرمای جدیدتان انجام دهید تا نظر مثبت او را به خودتان جلب کنید. ببینید کسی را پیدا می کنید که بعضی از این همکاران جدیدتان را بشناسد و از او بخواهید قبل از روز اول کارتان، شما را به او معرفی کند.
* درمورد لباسی که قرار است در هفته اول کار تنتان کنید خوب فکر کنید. یادتان باشد برای شروع باید معقول ترین و بهترین لباستان را تنتان کنید و بعد کم کم لباسهای راحت تری بپوشید. اگر باید لباس بخرید یا چند دست از لباس های قدیمیتان را مرتب کرده و بپوشی، حتماً قبل از روز اول اقدام کنید.
* راه های خانه تا شرکت را خوب بررسی کنید و کوتاهترین آنها را پیدا کنید. مطمئناً دوست ندارید روز اول کار دیر برسید
در گروه های زیر عضو شوید تا مطالب جدید سایت و موضوعاتی که نمیشه در سایت گذاشت برایتان ارسال شود
برای اموزش عضویت بر روی سایت زیر کلیک کنید
www.fartur.rozblog.com
کتاب چرا زنان خسته به نظر می رسند
ویژهخانمها
آیا شما دچارکم خوابی و استرس و نگرانی هستید؟
آیا بی حوصله ، خسته و افسرده به نظر می رسید؟
آیا می خواهید از علت خستگی و سایر مشکلات خود مطلع و آنها را برطرف سازید؟
زمانی که افراد جامعه مبتلا به فشارهای روحی (استرس) هستند میزان قند خون آنها به نسبت کاهش مییابد. دکتر اسمیت معتقد است که این امر موجب میشود تا کلسیم، منیزیم و ویتامینهای B در بدن جذب نشوند و بدن به تدریج فاقد این موارد میشود. اگر این کمبود با خوردن و نوشیدن مواد حاوی ویتامین و مواد معدنی و حتی قرصهای جانشین این مواد از بین نرود بدن با عوارض بدتری روبرو خواهد شد. در این کتاب دکتر اسمیت راه حل این مشکل را خوردن قرصهای محتوای این مواد معرفی میکنند زیرا لازم است تا ویتامینها و مواد معدنی به میزان کافی در برنامه غذایی وجود داشته باشد.اکثر زنان بیش از حد معمول کار و فعالیت می کنند و در مقابل به خورد و خوراک خود کم اهمیت هستند و غذای کمی را میل می کنند و تنها به فکر کاهش وزن هستند و در نتیجه فرمول زیر کامل می شود:
خواب کم+غذای کم+پذیرفتن مسئولیت زیاد=خستگی مفرط و افسردگی
به شما قول می دهیم که در این کتاب از علت خستگی خود و راهها و شیوه های برطرف کردن آن مطلع شوید.شما در این کتاب می توانید از تمامی موارد از قبیل چگونگی مصرف درست ویتامین ها و چگونگی مقابله با بی خوابی و یا تغییر عادات روزمره آگاه شوید.
تبليغات | X | |
|